یا کاشف الغم
فکر میکنم به اینکه آنجا ساعت چند است و دلم پر میکشد برای با تو حرف زدن. به وقت تهران ساعت ده صبح است و لابد در ایالت مینهسوتای آمریکا، باید نیمههای شب باشد. دلم پر میکشد برای با تو حرف زدن و دستم به جایی نمیرسد. هعی دنیا، ببین چه به حال و روزم آوردهای. من حتی توی داستانهای رویایی و خیالاتِ شبانهام هم، فکرش را نمیکردم روزی دلتنگِ کسی در آن دوردستها شوم.